کنفدراسیون دانشجویان ایرانی : در سال ۱۳۳۷ (حدود پنجاه و پنج سال پیش) ، منوچهر ثابتیان برای کسب اجازه از کمیته مرکزی حزب توده ایران به آلمان شرقی رفته و پس از بازگشت به انگلستان با سرمایه ی اولیه حزب توده ایران ، سنگ بنای سازمانی به نام کنفدراسیون دانشجویان ایرانی را می گذارد.
Various Sources
منوچهر ثابتیان احتمالا از دسته ی توده نفتی هایی بود که بیشتر عمر خود را در لندن گذراند.
All-Iranians
دیدگاهها : منوچهر ثابتیان در نقدی كه بر كتابی در باره جنبش چپ ایران نوشته است، از دیدگاههای خودش چنین می گوید : «مثلا خوب به یاد دارم در سال ٦٨ میلادی دكتر مهدی بهار برای چند ماهی در لندن بود و گاه تا پاسی از نیمه شب در مصاحبت آموزنده ی او میماندم. وی كه نویسنده ی كتاب «میراث خوار استعمار» است، و با نوشتن و چاپ آن در ایرانِ آن زمان خدمت بزرگی در برانگیختن و شوراندن نسل جوان كرد، بارها ضمن گفت و گو به این نگارنده میگفت: دكتر مواظب باش! الان بساط مذهب و مسجد و محراب دوباره در ایران رونق گرفته. خیال نكن اگر شاه برود، دموكراتها و چپیهایی از قماش شما سر كار میآیند. هیچ بعید نیست كه امپریالیستها و بالاخص انگلیسیها، دوستان قدیمیشان در ایران، یعنی آخوندها را دوباره علم كنند!! اگر اینها دوباره بر گرده ی مردم سوار شوند، دمار از روزگار شما چپیها در میآورند و هر چه از انقلاب مشروطه رشتهایم، پنبه خواهند كرد.
«من از این سخنان او در شگفت میشدم و میگفتم: دكتر، این آخوند و ملایی كه شما این قدر از آنها واهمه دارید، كجا هستند كه ما آنها را نمیبینیم؟ میگفت: میكرب را هم نمیشود دید. وانگهی اینها در ایران… هر روز بر مسجد و منبرشان افزوده میشود و چنان شبكه ی تبلیغاتی و دستك و دنبكی دارند كه هیچ حزب و گروهی ندارد. خود شاه هم [چنین دستك و دنبكی برای تبلیغاتش] ندارد.»
بعد مینویسد: «دكتر بهار پیشنهاد میكرد كه: بیائید شما كنفدراسیونیها نامهای با صلاحدید من برای شاه بنویسد و بگویید با آنچه در رژیم او سیمای مترقی دارد، موافقید و برای این كه كارها عمق پیدا كند و درست جا بیفتد، حاضرید همكاری كنید. مثلا در مورد اصلاحات ارضی، حقوق زنان و خانواده، گسترش سواد آموزی، صنعتی كردن كشور و غیره.»
ثابتیان پس از روایت این گفتوگوها با تاسف ادامه میدهد: «من باید اقرار كنم كه با همه ارادت و باوری كه به دكتر بهار داشتم و میدانستم او به روایتی مدرسه ی كادری كمونیستها را در فرانسه همجوار موریس تورز دیده است و گزافه گو نیست [اما] هرگز پیشنهاد او را جدی نگرفتم و حتا با دیگران هم در میان نگذاشتم؛ چون ما آن زمان از رفورم مثل جن از بسمالله میترسیدیم؛ حتا واژه ی رفورمیست را برای تحقیر یا برچسب زدن به حریفان به كار میبردیم و جو طوری بود كه بیشتر كسان فكر میكردند تنها چاره ی رستگاری كشور انقلاب است كه تباهی و چرك را میزداید و نیكی و پاكی به ارمغان می آورد. همگان میگفتند درمان و چاره سازی قرنها عقب افتادگی را با چند رفورم دم و گوش بریده معامله نمیكنیم!!»http://nadereh-afshari.org/articles/inhame-kharabkar.htm
توده نفتی ها معمولا پیشنهادات صحیح و منطقی دیگران را جدی نمی گیرند و ازهر چیزی که مغایر با مصالح و منافع دولت فخیمه باشد مثل جن از بسمالله میترسند و فرار می کنند!
All-Iranians
منوچهر ثابتیان روز شنبه ٢١ اردیبهشت ۱۳۹۲در اثر بیماری سرطان ریه در لندن درگذشت.
Various Sources
منوچهر ثابتیان احتمالا از دسته ی توده نفتی هایی بود که بیشتر عمر خود را در لندن گذراند.
All-Iranians
دیدگاهها : منوچهر ثابتیان در نقدی كه بر كتابی در باره جنبش چپ ایران نوشته است، از دیدگاههای خودش چنین می گوید : «مثلا خوب به یاد دارم در سال ٦٨ میلادی دكتر مهدی بهار برای چند ماهی در لندن بود و گاه تا پاسی از نیمه شب در مصاحبت آموزنده ی او میماندم. وی كه نویسنده ی كتاب «میراث خوار استعمار» است، و با نوشتن و چاپ آن در ایرانِ آن زمان خدمت بزرگی در برانگیختن و شوراندن نسل جوان كرد، بارها ضمن گفت و گو به این نگارنده میگفت: دكتر مواظب باش! الان بساط مذهب و مسجد و محراب دوباره در ایران رونق گرفته. خیال نكن اگر شاه برود، دموكراتها و چپیهایی از قماش شما سر كار میآیند. هیچ بعید نیست كه امپریالیستها و بالاخص انگلیسیها، دوستان قدیمیشان در ایران، یعنی آخوندها را دوباره علم كنند!! اگر اینها دوباره بر گرده ی مردم سوار شوند، دمار از روزگار شما چپیها در میآورند و هر چه از انقلاب مشروطه رشتهایم، پنبه خواهند كرد.
«من از این سخنان او در شگفت میشدم و میگفتم: دكتر، این آخوند و ملایی كه شما این قدر از آنها واهمه دارید، كجا هستند كه ما آنها را نمیبینیم؟ میگفت: میكرب را هم نمیشود دید. وانگهی اینها در ایران… هر روز بر مسجد و منبرشان افزوده میشود و چنان شبكه ی تبلیغاتی و دستك و دنبكی دارند كه هیچ حزب و گروهی ندارد. خود شاه هم [چنین دستك و دنبكی برای تبلیغاتش] ندارد.»
بعد مینویسد: «دكتر بهار پیشنهاد میكرد كه: بیائید شما كنفدراسیونیها نامهای با صلاحدید من برای شاه بنویسد و بگویید با آنچه در رژیم او سیمای مترقی دارد، موافقید و برای این كه كارها عمق پیدا كند و درست جا بیفتد، حاضرید همكاری كنید. مثلا در مورد اصلاحات ارضی، حقوق زنان و خانواده، گسترش سواد آموزی، صنعتی كردن كشور و غیره.»
ثابتیان پس از روایت این گفتوگوها با تاسف ادامه میدهد: «من باید اقرار كنم كه با همه ارادت و باوری كه به دكتر بهار داشتم و میدانستم او به روایتی مدرسه ی كادری كمونیستها را در فرانسه همجوار موریس تورز دیده است و گزافه گو نیست [اما] هرگز پیشنهاد او را جدی نگرفتم و حتا با دیگران هم در میان نگذاشتم؛ چون ما آن زمان از رفورم مثل جن از بسمالله میترسیدیم؛ حتا واژه ی رفورمیست را برای تحقیر یا برچسب زدن به حریفان به كار میبردیم و جو طوری بود كه بیشتر كسان فكر میكردند تنها چاره ی رستگاری كشور انقلاب است كه تباهی و چرك را میزداید و نیكی و پاكی به ارمغان می آورد. همگان میگفتند درمان و چاره سازی قرنها عقب افتادگی را با چند رفورم دم و گوش بریده معامله نمیكنیم!!»http://nadereh-afshari.org/articles/inhame-kharabkar.htm
توده نفتی ها معمولا پیشنهادات صحیح و منطقی دیگران را جدی نمی گیرند و ازهر چیزی که مغایر با مصالح و منافع دولت فخیمه باشد مثل جن از بسمالله میترسند و فرار می کنند!
All-Iranians
منوچهر ثابتیان روز شنبه ٢١ اردیبهشت ۱۳۹۲در اثر بیماری سرطان ریه در لندن درگذشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر