حاج سید جوادی: وقتی امام خمینی بیاید دیگر کسی دروغ نمیگوید
علیاصغر حاج سید جوادی، نویسنده و حقوقدان ایرانی
حاج سید جوادی: وقتی امام خمینی بیاید دیگر کسی دروغ نمیگوید
علیاصغر حاج سید جوادی، نویسنده و روشنفکر سرشناس و حقوقدان ایرانی که یکی از اولین کسانی بود که با نوشتن نامههایی سرگشاده به شاه ایران، مخالفت با شاه را علنی کرد، به مناسبت بازگشت آیتالله خمینی به کشور، متنی شعرگونه را در نشریه خود «جنبش» به تاریخ هفتم بهمنماه نوشت.
در بخشی از نوشته علیاصغر حاج سیدجوادی با عنوان «امام میآید» آمده است:
«امام میآید، با صدای نوح، با طیلسان و تیشه ابراهیم، با عصای موسی، با هیأت صمیمی عیسی و با کتاب محمد و دشتهای سرخ شقایق را میپیماید و خطبه رهایی انسان را فریاد میکند. وقتی امام بیاید دیگر کسی دروغ نمیگوید. دیگر کسی به در خانه خود قفل نمیزند، دیگر کسی به باجگزاران باجی نمیدهد، مردم برادر هم میشوند و نان شادیشان را با یکدیگر به عدل و صداقت تقسیم میکنند. دیگر صفی وجود نخواهد داشت، صفهای نان و گوشت، صفهای نفت و بنزین، صفهای مالیات، صفهای نامنویسی برای استعمار، و صبح بیداری و بهار آزادی لبخند میزند. باید امام بیاید تا حق به جای خودش بنشیند و باطل و خیانت و نفرت در روزگار نماند.»
آیت الله خمینی آمد و علیاصغر حاج سیدجوادی پس از آمدن ایشان چند کتاب در مورد انقلاب به چاپ رساند. وی در جریان بحران دهه شصت مجبور به خروج از ایران شد و در حال حاضر بیش از ۲۵ سال است که در پاریس زندگی میکند.
دوست من،
پاسخحذفاین سخنان ضدکمونیستیات را میشناسم. این ترسهایت را میشناسم. این وقایعی را که گاه تحریف شده و گاه انتخاب شده از تاریخ معاصر ایران در این وبلاگ جمع کردهای میشناسم. واین «ترس از سرخها» را که به مدت هفتاد سال جامعه آمریکا را به کمونیسمگریزی و تفتیش عقاید در قالب «دادگاه مککارتی» کشانید میشناسم. قماش حزب توده و چریکهای فدائی خلق اکثریت را هم که آنها را مطابق میل خودت «کمونیسم ایرانی» مینامی میشناسم....
حال تو هم اگر میخواهی به راستی با کمونیسم و سوسیالیسم ایرانی آشنا شوی و آنرا بشناسی، حتی اگر بخواهی با آن دشمنی کنی (زیرا خوب شناختن دشمن نخستین گام پیروزی تو است)، سری به وبلاگ زندیک (www.zendic.org) بزن، کتاب اطلاعات و ماهیت ارزش را دانلود کن و بخوان، مقالات پرونده اینشتین را بخوان، و نقد یک دنیای بهتر را نیز بخوان.
وگرنه هر بینندۀ آزاداندیشی در این وبلاگت تو را نه جویندۀ حقیقت، بلکه فردی قلمداد خواهد کرد که در آلودگیهای تبلیغات ضدکمونیستی سازمان امنیت امریکا بهدام افتاده و آنرا بهجای روشنگری درباره تاریخ معاصر ایران (که عملی بسیار لازم و ضروری است) اشتباه گرفته است.
در اینباره من قضاوتی شخصی خواهم کرد: اگر این کامنت را در وبلاگت منتشر کردی، خواهم دانست که بهراستی جویندۀ حقیقت هستی و خطای ذهنیات درباره سوسیالیسم ایرانی قابل بحث و تبادلنظر است. وگرنه تو را مزدوری دیگر از مزدوران متعدد «مک کارتی» قلمداد خواهم کرد و مرا هرگز با مزدوران سخنی نیست.
انتخاب با خودت است عزیز
با عشق و دوستی
زندیک
نابود باد کمونیزم. نابود باد اسلام. پیروز باد ملی گرایان راست میانه ایران.
پاسخحذف