۱۳۹۱ تیر ۱۷, شنبه

کومونیست ایرانی در برزخ خواب و بیداری

مواظب باشید باز هم دارید رو دست میخورید

با یک عده از دوستان چپ فعلی و خیلی خیلی چپ رادیکال قبلی( جبهه به اصطلاح ملی و باقی بازنشستگان سیاسی) وقتی راجع به اتفاقات سال پنجاه و هفت صحبت میکنی با همان ژست فیلسوف مابانه و نگاهی از منظر عاقل اندرسفیه!! میگویند که این انقلاب ما را آخوندها دزدیدند.
بعد هم با همان ادبیات مخصوص خودشان که در یک جمله چند تا امپریالیزم جهانخوار حتما دارد و توده های زحمت کش و باقی ماجرا یک داستان تخیلی برایت میبافند و مسئله ختم میشود به اینکه اگر اخوندی به نام خمینی نبود ملت حتما اینها را میاورد سر کار و ایران الان شده بود بهشت برین مانند مثلا کمپ اشرف یا شایدهم کره شمالی و کوبا نمیدانم .
ولی واقعیت انروزجامعه این بود که ملت دنبال خمینی به دلایل گوناگونی رفت (از برق مفتی و پول نفت در خانه تا اعتقاد به شهادت و حوری و غیره) انچه که چپ و مجاهد و اخوند زاده هائی مثل بنی صدر و یزدی و بازرگان و از این دست کردند و الحق هم که موفق شدند دروغ پردازی و تخریب رژیم و شخص پادشاه بود.
بدیگر سخن ساختن داستان هائی مثل کشیدن ناخن زندانیان!! یا کشتن صمد بهرنگی و پسر خمینی توسط سازمان امنیت یا هزاران داستان تخیلی که مخصوصا توده ای ها درش استاد بودند و هستند. ذره ذره مثل موش مشروعیت نظام را به زیر سوال بردند( در هر صورتش سگ ان رژیم با همه مشکلاتش شرف داشت به تمامیت حکومت آخوندی) و در یک بزنگاه تاریخی که دول غرب هم دیگر حوصله زیادی خواهی های شاه را نداشتند ( بیچاره چه آرزوهائی برای ملتش داشت) و اسنادش هم هست همگی با هم تصمیم گفتند خمینی را بر سر این ملت حاکم و کمربندی سبز بدور شوروی انروز بکشند.
اما اینبار بنظر میاید سناریو میخواهد واقعا جور دیگری به پیش برود چون کسی مانند خمینی دیگر یافت نمیشود و اردوگاه چپ هم که کاملا فروریخته پس حرف های صد من یک غاز توده ای اکثریتی و مجاهدین را هم که کسی برایش تره خرد نمیکند و هیچ جایگزینی هم نمیتواند مانند جمهوری اسلامی منافع غرب و شرق را با هم تامین کند ( هم روس و چین میچاپند هم امریکا و اروپا) پس بنابراین باید الترناتیوی ساخت که هم اخوند باشد هم ظاهری مدرن داشته باشد هم
کمی آزادی های مدنی را با قرائتی جدید از دین زیاد کند که جوان ها راضی باشند و باقی سناریو به این جامیرسد که میبینیم تمام هم و غم دستگاه های تبلیغاتی استکبار جهانخوار امپریالیزم!! در خدمت اصلاح! طلبان که حالا شده اند
اپوزیسیون قرار میگیرد.
از لندن نشینانی مانند مهاجرانی و جمیله خانم مسعود جان بی بی سی یا علیرضا جان محسن پسر اکبر شاه یا معصومه خانم قمی بگیر تا پاریس نشین های انقلاب اسلامی در هجرت!!(دلم برای درختائی میسوزه که کاغذ میشوند برای از این دست محملات) و امیر پشمک و مخملی بگیر برو بالا تر میرسی به کدیور حقه باز و سازگار و افشار و اشکمو دراوری وگنجی جان و مهری خانم کار راستی داشت فاطمه خانم امریکائی را از قلم مینداختم و لیستی بلند و پر هزینه فعلا برای امریکای قبلا گروگان و فعلا مهربان که فعلا هرچی اخوند و بچه اخوند با عبا و بی عبا داریم درش میشود یافت.
اگر در شهر کس است یک حرف بس است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر